آقــــــــــــــــازاده

ساخت وبلاگ
روزی مجنون برآشفته از بیابان می گذشت که بی خبر پایش به سجاده درویشی خورد.

درویش برآشفته گفت:ای دیوانه چی میکنی؟ میان من و معشوق من جدایی افکندی!

مجنون خندید و گفت:بساط عشقی که با قدمی نا خواسته برچیده شود کجا نامش عشق است؟

.........

کتاب:نامه های منتشر نشده مجنون

نوشته:اسماعیل فیروزی


برچسب‌ها: نامه های منتشر نشده مجنون آقــــــــــــــــازاده...
ما را در سایت آقــــــــــــــــازاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovelylonely بازدید : 97 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 2:16